کد مطلب:315004 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:179
مالک روستا سنی بود
جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسین علی شاكری قل كردند:
چند سال قبل در ماه صفر برای تبلیغ اسلام و معرفی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به قروه سنندج كردستان دعوت شده بودم. و در مدت تبلیغم با شخصی به نام كدخدا محمد كه اهل یكی از روستای قروه بود رفاقت داشتم. ایشان قضیه ای را نقل كرد و گفت: دو سال قبل در ماه محرم الحرام، معجزه ای از حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) مشاهده كردم كه می خواهم برای شما بگویم و آن این است كه مردم روستای ما شیعه و سنی می باشند. و اربابی داریم كه خانم است و مالك روستا است و من هم نماینده ایشان در امور ده و هم كدخدا در این ده بودم. در یك صبح روز تاسوعا به من گفت: كدخدا، من امروز روضه حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) نذر كرده ام، شما امروز ترتیب مجلس را طوری قرار بده كه ساعت نه آقا منبر برود و ساعت ده شام داده
[ صفحه 583]
شود و ساعت یازده ختم مجلس باشد. و سپس خانم به من گفت: آقا روضه دعوت كن كه دیر نشود. من گفتم: خانم كدام ماموسی ها را دعوت كنم؟ ایشان گفت: مگر موسی ما می تواند روضه ابوالفضل (علیه السلام) بخواند؟ شما از آخوندهای خودتان دعوت كنید. گفتم: خانم الان ساعت نه شده است، من دسترسی به آخوند خودمان به هیچ وجه ندارم. خانم چاره نداری هر طور شد منبری خوب باید بیاری بیا اسب خودم را سوار شو برو قروه و هر جا كه بشود آقا دعوت كن و بیاور. و سپس سوار اسب شدم. از ده بیرون آمدم، چند قدمی به طرف قروه رفتم دیدم: آقایی عمامه به سر دارد می آید سلام كردم و عرض كردم: آقا كجا می روید و رو به آقا كردم و گفتم: آقا شما روضه حضرت ابوالفضل می خوانید؟ گفت: بله چرا نخوانم!؟ من ایشان را سوار اسب كردم و آوردم. بانی روضه كه همان خانم بود وقتی ما را دید خیلی خوشحال شد و آقا شروع به روضه خواندن كرد، سپس كدخدا گفت: آقا شاكری، یك روضه ابوالفضل (علیه السلام) خواند كه تا به حال همچنین روضه ای از كسی نشنیده بودم. خانم گفت: آقای كدخدا این آقا هر چه قدر پول خواست به او بده و زیاد هم بده و هر كجا كه می خواهد برود با اسب خودم او را برسان من اسب را برداشتم با آقا آمدم بیرون ده گفت: آقا سوار شوید كه شما را به منزل برسان. آقا فرمود: من خودم می روم شما برگردید چند قدمی كه رفت و من یك دفعه نگاه كردم كه دیدم آقا اصلا پیدا نیست و من یقین حاصل شد كه این آقا را خود ابوالفضل العباس (علیه السلام) فراهم كرده كه روز عاشورا را آن مجلس روضه به خوبی برگزار شد.
حسین علی شاكری آشتیانی
[ صفحه 584]
چند سال قبل در ماه صفر برای تبلیغ اسلام و معرفی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به قروه سنندج كردستان دعوت شده بودم. و در مدت تبلیغم با شخصی به نام كدخدا محمد كه اهل یكی از روستای قروه بود رفاقت داشتم. ایشان قضیه ای را نقل كرد و گفت: دو سال قبل در ماه محرم الحرام، معجزه ای از حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) مشاهده كردم كه می خواهم برای شما بگویم و آن این است كه مردم روستای ما شیعه و سنی می باشند. و اربابی داریم كه خانم است و مالك روستا است و من هم نماینده ایشان در امور ده و هم كدخدا در این ده بودم. در یك صبح روز تاسوعا به من گفت: كدخدا، من امروز روضه حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) نذر كرده ام، شما امروز ترتیب مجلس را طوری قرار بده كه ساعت نه آقا منبر برود و ساعت ده شام داده
[ صفحه 583]
شود و ساعت یازده ختم مجلس باشد. و سپس خانم به من گفت: آقا روضه دعوت كن كه دیر نشود. من گفتم: خانم كدام ماموسی ها را دعوت كنم؟ ایشان گفت: مگر موسی ما می تواند روضه ابوالفضل (علیه السلام) بخواند؟ شما از آخوندهای خودتان دعوت كنید. گفتم: خانم الان ساعت نه شده است، من دسترسی به آخوند خودمان به هیچ وجه ندارم. خانم چاره نداری هر طور شد منبری خوب باید بیاری بیا اسب خودم را سوار شو برو قروه و هر جا كه بشود آقا دعوت كن و بیاور. و سپس سوار اسب شدم. از ده بیرون آمدم، چند قدمی به طرف قروه رفتم دیدم: آقایی عمامه به سر دارد می آید سلام كردم و عرض كردم: آقا كجا می روید و رو به آقا كردم و گفتم: آقا شما روضه حضرت ابوالفضل می خوانید؟ گفت: بله چرا نخوانم!؟ من ایشان را سوار اسب كردم و آوردم. بانی روضه كه همان خانم بود وقتی ما را دید خیلی خوشحال شد و آقا شروع به روضه خواندن كرد، سپس كدخدا گفت: آقا شاكری، یك روضه ابوالفضل (علیه السلام) خواند كه تا به حال همچنین روضه ای از كسی نشنیده بودم. خانم گفت: آقای كدخدا این آقا هر چه قدر پول خواست به او بده و زیاد هم بده و هر كجا كه می خواهد برود با اسب خودم او را برسان من اسب را برداشتم با آقا آمدم بیرون ده گفت: آقا سوار شوید كه شما را به منزل برسان. آقا فرمود: من خودم می روم شما برگردید چند قدمی كه رفت و من یك دفعه نگاه كردم كه دیدم آقا اصلا پیدا نیست و من یقین حاصل شد كه این آقا را خود ابوالفضل العباس (علیه السلام) فراهم كرده كه روز عاشورا را آن مجلس روضه به خوبی برگزار شد.
حسین علی شاكری آشتیانی
[ صفحه 584]